کدهای زیستی

به نظرم در زندگی همه چیز کد است. کدهایی درون کدهایی دیگر ، میتوان این دیدگاه را از نخستین لحظه ی زندگی جهان ، تا مرگ یک جاندار ، فرسایش سنگ ها و سناریوهای پایان جهان گسترش داد. انتخاب طبیعی ، تکامل ، قوانین فیزیک ، ثابتهای کیهانی و دیگر پارامترهایی که نام نهاده ایم ، هر یک در الگوریتم زیستی ، نه به معنای زنده ، بلکه به معنای اتفاق افتاده یا با وجود، موقعیتی دارند. نسبیت ، آنتروپی ، پیچیدگی و غیره ، هر یک شکلی از خروجی های کدهایی است که در جریان است یا RUN شده است. درواقع بیان این مسئله که ممکن است جهان های دیگری با قوانین دیگر نیز موجود باشد ، بیانگر انواع زبان های برنامه نویسی ، مفسرها و مترجم هاست که اگر از یک ریشه نشات بگیرند ، میتوان یک زبان ماشین برای هستی در نظر گرفت ، و یا شاید بتوان در سطح ترانزیستوری ، یک ارتباط مشترک بین این زبان ها یافت که در نهایت بتوان جهان را از آن به بعد ، ترجمه کرد. هاوکینگ میگوید که چون زمان در نظریه مهبانگ یا بیگ بنگ ، پس از انفجار بزرگ عملا “به وجود” آمده است ، پرداختن به موضوع قبل از بیگ بنگ بی فایده است و یا حداقل نتایج احتمالی این موضوع ، تاثیری در جهان پس از بیگ بنگ که جهان ما را شامل می شود نخواهد داشت. من هم فکر میکنم طرح مسئله ی کدهای زیستی را بهتر است با سخت افزارها و زبان ماشین قابل اشاره ، اگر نه توصیف با المانها و یا حتی ایما و اشارات این جهانی انجام دهیم. در مورد کدهای زیستی و دیدگاهم ، حرفهای زیادی هست که به مرور مطرح خواهم کرد.

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *