کمی کمتر از هزار سال پیش وبلاگ نویسی می کردم ، اما بعد از آن دیگر به جز مواردی اندک حضوری مجازی نداشتم. چند سالی می شد که به یک فضا و پلتفرمی برای حرف زدن و ارتباط برقرار کردن فکر می کردم ، چون احساس می کردم هم حرفهایی برای گفتن دارم و هم اینکه احتمالا باشند افرادی که مایل به گفتگو در این زمینه ها باشند ، اما به جز یکی دو تلاش ناموفق در شبکه های اجتماعی ، فعالیتی نداشتم ، با این حال هم چنان دلم می خواست بنویسم. چندین مرتبه دامنه هایی را به همین منظور تهیه می کردم ، اما هیچ گاه این پروسه را جهت ایجاد فضای نوشتن تکمیل نکردم تا این دفعه که بالاخره این اتفاق افتاد. در خلال این سالها ، اندک مواردی پیش آمد که موضوعاتی که به آنها فکر می کردم را برای خودم می نوشتم ، خواه یک داستان تخیلی ، خواه یک تحلیل ، گاه شعر و چند باری هم گریزی به نگاه و نگرشم زدم. میخواهم در لابه لای مطالب ، آنها را نیز بارگذاری کنم. من فکر میکنم که امروز در این سن و سال ، من مجموعه ای از تمام آن چیزی هستم که تا کنون زیسته ام ، چه بد چه خوب ، چه خوشایند و چه ناخوشایند ، در هر صورت آن چه امروز مرا ساخته است ، چیزی است که دیروز مرا ساخته بود و روزهای پیش از آن. بنابراین آن چه بدان می اندیشیده ام ، تصویر روشنی میتواند برای من باشد از مسیری که طی کرده ام و اگر بتوانم با تحلیل داده ها ، پیش بینی کنم ، شاید با دقتی روند آنچه خواهم بود را پیش بینی کنم. مثلا من در دوره هایی برخی جهان بینی ها را زیسته ام که امروز از آنها فاصله گرفته ام ، بررسی رویکردم به آن جهان بینی ، به من امکان جستجو در لایه های عمیق مغز و ذهنم را می دهد ، هرچند امروز آن گونه نمی اندیشم. حتی خاطره نویسی هم به نظرم میتواند مفید واقع شود ، اگر که مانند اینستاگرام ، صرفا به ثبت یک لحظه بسنده نکنیم ، هرچند آنهم الزاما بد نیست ، ولی به خصوص اگر به توصیف احساس و حالات و اندیشه ی خود در آن لحظات بپردازیم ، یک ذره بین برای مغز و ذهنمان در اختیار خواهیم داشت. بهرحال ، هرازگاهی اگر چیزی در زباله دانی تاریخ شخصی ام بیابم که بخواهم اینجا داشته باشمش ، این کار را با ثبت تاریخ موضوع انجامش خواهم داد.
