شبکه های اجتماعی

شبکه های اجتماعی موضوعی به قدمت حیات است. از اجتماعات سلولی که بگذریم ، تشکیل اجتماعات بشری ، قبایل و تمدن ها را به وجود آورده است. درواقع اینطور به نظر می آید که گستردگی و عمق روابط اجتماعی انسانی ، یکی از عوامل عمده ی پیشرفت نوع بشر بوده است. هم از این بابت که این ارتباطات پیچیده ، نیازها و توابع خود را میطلبیده و نهایتا منجر به تفکر بیشتر میشده که مغزهای بزرگتری را میطلبیده ، هم درکنار هم قرار گرفتن معزهای کوچک ، سیستم پردازشی وسیع تری را موجب می شده است. درواقع ما با ارتباطاتمان معنا پیدا میکنیم. انسانیم چون مرتبطیم. در گذشته های دور این ارتباطات متکی بر آن افرادی بودند که در دایره ی تماس فیزیکی ما بودند و نه بیشتر. بعدها و به واسطه ی جهان الکترومعناطیس ما با جهان های دورتری مرتبط شدیم و توانستیم ارتباط بگیریم. با اینترنت این اتفاق به شکل تصاعدی گسترش یافت. امروزه ما با شبکه های اجتماعی مجازی با یکدیگر ارتباط داریم. یعنی ما خودمان را در قالب یک عنوانی که میتواند به مشخصات واقعی مان نزدیک یا دور باشد معرفی میکنیم و روابطی را میچینیم. نکته اینجاست که خیلی ها فکر میکنند وقت گذرانی در شبکه های اجتماعی هدر دادن وقت است. البته که میتوان بیهوده در هر عرصه ای وقت گذراند. اما نکته اینجاست که مثلا میگویند چرا وقتی که صرف کار کردن با گوشی های مان میکنیم را میتوانیم در طبیعت سیر کنیم. حال آنکه ما نیازمند این ارتباطات هستیم. ما با این ارتباطات خود را معنی میکنیم. این شکل روابط امروزین ماست. نه اینکه طبیعت گردی بد باشد ، اما این صرفا یک دید زیبایی شناساته ی کهن است ، درحالی که برقراری ارتباط ما را ما کرده است. شخصا در دنیای واقعی همواره روابط بسیار محدودی داشته ام و این اتفاق در دنیای مجازی نیز افتاده است و اکانتی در شبکه های اجتماعی عمومی ندارم. نه مایه ی خوشحالی و افتخار ، که یکی از ضعف های سیستمی خودم است. اما این نسخه ای نیست که به کسی پیشنهادش دهم. بلکه فکر میکنم با صرف وقت برای امورات مهم زندگی به قدر کافی ، باید قدر شبکه های اجتماعی را دانست و سعی در گسترش و بسط روابطمان داشته باشیم. هر چه بیشتر بهتر. کار دارم ، بعدا ادامه میدهم.

1 Comment

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *