ذهن یا نرم افزار

چیزی که به عنوان بیگانگان یا موجودات فرازمینی جستجو میکنیم ، نوعی از ذهن یا محصول جانبی پردازش داده ها می باشد. به بیان دیگر ما در خصوص سخت افزار تشکیل دهنده ی موجودات فضایی کنجکاوی بسیار کمتری داریم ، نسبت به اینکه آنها چگونه به ما و جهان نگاه می کنند. درواقع تمام موجودات زنده از نوعی ذهنیت برخوردارند. کارکردی فراتر از چیدمان قطعات بی جان کنار یکدیگر. این اتفاق تنها درصورتی می تواند رخ دهد که محاسباتی و پردازشی در سطح سلولی اتفاق بیافتد. سلول کوچکترین واحد مستقل حیات است. این سلول از آنجایی زنده قلمداد می شود که قصددارد چیدمان مولکولی وجود خود را حفظ کرده و حتی به جا بگذارد. ویروس ها را به علت عدم توانایی تولید مثل به طور مستقل ، برخی زنده نمی دانند با این حال ویروس هم برای بقا و تکثیر از سلولهای میزبان استفاده می کند. مکانیزمی که به نظر چندان ناموفق هم نمی آید. حالا مسئله ی خدا را در نظر بگیرید. برای کسی که به خدا اعتقاد دارد ، باور بر این است که یک عقل کل ، یک خرد برتر وجود دارد که حالا با توجه به نوع باور فرد می تواند در کوچکترین تصمیمات زندگی فردی هر انسانی تاثیرگذار باشد. بنابراین خدا نیز می بایست دارای یک ذهن و یک کارکرد باشد. ما تا به امروز موجودی غیر سیستماتیک و غیر سلولی کشف نکرده ایم. اگرچه برخی صحبت از غیرارگانیک و انواع عجیب و غریب موجوداتمی زنند. در واقع ما تا به امروز به جز بر روی کره ی زمین در هیچ کجا هیچ نشانه ای از یک سلول زنده را نیافته ایم. این مسئله دو علت اصلی دارد. یک اینکه از عمر کاوشهای کیهانی ما آنقدرها نمی گذرد و دو اینکه آنها احتمالا از ما بسیار دور هستند. به هر حال یک چیزی بسیار واضح و روشن است. درحال حاضر هیچ ذهنی به جز ما و آنچه بر روی زمین زیست می کند وجود ندارد. به این معنی نیست که وجود نخواهد داشت ، اما قطعا عمر من برای ذخیره ی باورهای صحیح کافی است. من نمیتوانم به موجودات غیرارگانیک ، فرازمینی و هرآنچیزی که به تعبیری ذهن دارد فکر کنم ، درحالی که هیچ اثری از آنها وجود ندارد. یک بیمار اسکیزوفرنی صداهایی که وجود ندارد را می شنود و آنچه دیگران نمی بینند را می بیند. او در درون خودش به وجود آنچه اذعان می کند باور دارد ، درست مانند همه ی آنها که به خدا اعتقاد دارد و یا پیرو دینی هستند. بخواهم بحث را جمع کنم فقط به این نکته ی کوچک اشاره می کنم که ما انسان ها ، به نظر تمام چیزی هستیم که طبیعت میتوانسته تا به امروز داشته باشد. ما دارای ذهنی توانمند هستیم و میتوانیم از این دارایی برای کشف واقعیت های جهان اطرافمان استفاده کنیم. به جای دل سپردن به ذهن هایی که وجود ندارند و دل بستن به ذهنیت های غلط ، بهتر آنکه از قدرت مغز و ذهن خود برای خلق جهانی برپایه ی واقعیت و متناسب با قدرت تقریبا بی حد و حصر خود استفاده کنیم.