آیا؟

آیا ما همه ی ابزارهای لازم را در اختیار داریم؟ برخلاف تصور عمومی میبنی بر مسیر خطی تکامل ، انسان محصول نهایی به شمار نمی رود ، بلکه تنها یکی از خطوط و انشعابات سیستم تکاملی در پستانداران یا جانوران و یا زیست مندان به شمار می رود. در مقام مقایسه ، میتواند عملکردهایی بهتر و یا ضعیف تر از خود بروز دهد ، اما قطعا همه چیز به ما ختم نمی شود. در مسیر توسعه ی محصول زیستی ، تکامل ، عمدتا با آزمون و خطا و از طریق جهش های ژنتیکی ، کدهای خود را در بستر اجرا قرار میدهد و به مرور آنها را در اختیار سامانه قرار می دهد. ما تکامل خود را از ده ها هزار سال پیش ، با ابزار سازی ، گردهم آیی و یکجانشینی ، گسترش طبان و تفکر ، ساماندهی اجتماعات ، مهار الکتریسیته ، الکترونیک و ترانزیستور ، اینترنت و تشکیل شبکه های اجتماعی هدایت میکنیم. دیشب در توضیح کارکرد تکامل به ساده ترین شکل ممکن به دو خردسال ، چیزی شبیه نحوه کارکرد و استفاده از کامپیوتر در نسلهای متمادی و پایین تر آمدن سن استفاده و عمق و تاثیر آن را به کار بردم ، اما مطلبی رسا نبود. اما بهرحال ناتوانی و کم سوادی من درین خصوص ، چیزی از ارزشهای تکامل کم نمیکند! درهرحال به پرسش اصلی بازمیگردم. آیا ما کافی هستیم؟ پاسخ هیچ وقت است. از نظر سخت افزاری قاعدتا باید هزاران سال تا نقطه ی نهایی بروز تغییرات موردنظر تکانل صبوری کنیم و یا با واکسن ها و روش های پزشکی ، کم کم خود را در برابر بیماری ها ایمن تر کنیم و یا با ابزارهای گوناگون توانایی های فیزیکی خود را گسترش دهیم. اما برای آنچه اکنون از بدن مان انتظار میرود تا حدود زیادی کارایی داریم ، اگرچه هم اکنون مباحث جدی ای در خصوص ضعف بدن فصانوردان در فضا وجود دارد و این بحثی جدی برای گونه ای که به دنبال زیست بین سیاره ای و حتی فرا منظومه ای است به شمار می رود. در خصوص یک گربه ، آیا به چیزی بیشتر برای گربه بودن نیاز دارد؟ پاسخ قطعا متناسب با تغییر شرایط زیستی ای که توسط انسانها در آن اعمال شده است بله می باشد. گربه های سازگار تر و منعطف تر در زیست پذیری در شهرها ، بیشتر دوام می آورند. در مورد انسانها نیز در وهله ی اول ، توانایی زیست اجتماعی در دنیای مدرن و برقراری تعاملات متناسب احتمالا کارساز است. اما به نظرم به جز بحث سخت افزاری ، که در مثال گربه شاید گربه های ملوس تر ، کوچک تر و عیره را در نبرد گربه گان موفق تر می کند ، برای انسان توانایی سخت افزاری حداقلی مورد نیاز است. بحث ما دقیقا نقطه ی تکامل خود-گونه ای ماست. همان کارها که با نرم افزار ذهن اعمال کردیم. اینجاست که دیگر فاصله ی میان آنچه میخواهیم با آنچه میتوانیم بسیار عظیم است و هرچقدر هم تلاش کنیم ، باز هم کافی نیست و این راز این جهان پر از جنگ و افسردگی امروزی است. درواقع باید بپذیریم که ما بیش از انچه هستیم و داریم ، میخواهیم و این بنیاد و ریشه ی تکامل در جهت توسعه ی گونه های زیستی و حیاتی است. ما با پرواز ذهن مان به ناکجا اباد ، مسیرمان تا انجا را تصور میکنیم و با سخت افزارهای موجود ، امکان فراتر رفتن تا ان نقطه رو فراهم می آوریم. درواقع مسئله ی اول خواستن است ، باید بدانیم که میتوانیم بخواهیم و سپس آن جا که خواستن مان قرار خواهد داشت را درنوردیدن. همیشه حرکت بر لبه های زیستی ، محدودیتهای موجود ، ما را به جلو میراند و این مسیر قطعا پر از جنگ و گرفتاری و دردسر است. این همان جاست که زندگی مان را پر از درد و رنج میکند ، اما شاید دقیقا ارزش همان جا نهفته باشد.

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *