Bio Codes

کد همه چیز است. همه چیز کد است.

همه چیز از هیچ چیز به وجود آمده است.

کد هیچ چیز است. هیچ چیز کد است.

بی معنی به نظر می رسد؟ موافقم اما میتوانم توضیح دهم. درواقع همه ی ماجرای این داستان هم این است. البته قصدم وارد شدن به دنیای پیچیده ای از تعاریف فلسفی ،  فرمولهای فیزیکی و یا واکنشهای شیمیایی و زیستی نیست ، بلکه میخواهم با استفاده از علم ، مفهومی را مطرح کنم که دستکم برای خودم نوعی یکپارچگی یا هسته ی توصیفی در اجزاء پیچیده ی جهان اطرافم به شمار می رود. با این حال ، برای روشن شدن مسئله ناگزیر از ارائه ی شواهد علمی هستم.

کد همان دستورالعمل است. فرمولی که میتواند تا اجزاء سازنده ی خود کوچک شود. قانون ، اساس و بنیاد است. آنچه تعیین کننده ی مسیر و نحوه ی انجام کار است.

جهان ازانفجاری به نام مهبانگ یا بیگ بنگ یا انفحار بزرگ آغاز شده است. انفجاری که منجر به پیدایش فضا و زمان و ماده و انرژی ، یعنی هر آنچه امروزه در جهان موجود است و میبینیم و یا نمیبینیم اما میدانیم که وجود دارد شده است. 13.8 میلیارد سال پیش ، جهان از یک نقطه ی کوچک به طور ناگهانی منبسط شد و گسترش یافت. تورمی که تا الآن نیز ادامه یافته و یک نظریه میگوید تا همیشه ادامه پیدا خواهد کرد و نظریه ی دیگری میگوید این تورم تا جایی ادامه پیدا میکند که کیهان بر روی خود دوباره جمع میشود تا در نهایت به یک نقطه ی کوچک تبدیل میشود و احتمالا دوباره انفجاری بزرگ رخ داده و جهانی تازه پدیدار می گردد. نکته اینجاست که اساسا برای جهان فعلی ما مسئله ی پیش از بیگ بنگ معنایی نمیتواند داشته باشد و یا میتوانیم بگوییم  که در قوانین جاری تاثیری نداشته است و بنابراین در معادلات ما جایی ندارد. رویدادها غیرقابل اندازه گیری بودند و در نتیجه نمیتوان آنها را تعریف کرد. آنچه پیش از بیگ بنگ رخ داده است ، هیچ پیامد قابل مشاهده ای ندارد و میتوان گفت که زمان در لحظه ی بیگ بنگ آغاز شده است. اما بلافاصله پس از انفجار بزرگ که جهان در حال گسترش بود ، کمی از تراکم جهان کاسته و خنک تر شد. نیروهای طبیعت شکل گرفتند. کدهای اصلی در همین فاصله ی زمانی پدیدار شدند. قوانینی که تا پایان عمر جهان ، دست کم این جهان ، بر آن حکمرانی خواهند کرد. ذرات تشکل دهنده ی ماده شکل گرفتند و به مرور از برخورد پروتونها و نوترونها هسته ی دوتریوم به وجود آمد و ترکیب آنها باهم هلیوم را به وجود آورد. 380 هزار سال پس از بیگ بنگ ، عصر نوترکیب است که الکترونهای آزاد در سوپ غلیظ اولیه ، با خنک تر شدن کیهان و کاسته شدن از سرعتشان به دور هسته ، اتمهای خنثی را تولید می کنند. کیهان شفاف شد و نور که تا آن زمان دربند بود ، رها گردید و امروز به صورت تابش پس زمینه ی کیهانی قابل مشاهده است. 400 میلیون سال پس از بیگ بنگ و در دوران یونازیزاسیون دوباره یا reionization  تراکم گازهای کیهانی منجر به شکل گیری ستارگان و کهکشانها شد. توده ی بزرگ چرخانی از گاز و غبار به نام سحابی خورشیدی در 4.6 میلیارد سال پیش ، یعنی حدود 9 میلیارد سال پس از بیگ بنگ ، منظومه ی شمسی را به وجود آورد. کمتر از 1 میلیارد سال طول کشید تا حیات شکل بگیرد. به محض فراهم شدن امکاناتی مانند سردتر شدن زمین و پیدایش جو ، این  استعداد منحصر به فرد بروز پیدا کرد. استعدادی که واکنشهای تنظیم شده و صادره از یک مرکز اطلاعاتی را دنبال می کند. واکنشهایی با هدف تولید مثل تمامی اجزای دستگاه ، از جمله همانندسازی ماده ی حامل برنامه ی مرکز اطلاعاتی. کدهای بنیادی حیات را میتوان تولید مثل ، جهش و سوخت و ساز عنوان داشت. طبیعت از لحظه ی آغاز به دنبال تکامل و خلق سیستم هایی با پیچیدگی های بیشتر بوده است. چراکه نمیتوانسته تنها متکی بر تعادل باشد. تعادل صرف ، منجر به ایستایی می شود در حالی که گزینش ، ساختاری را با پایداری کافی و بهینه برای انجام وظایف متضمن بقا و رشد برمیگزیند. تکامل بر پایه ی گزینش طبیعی منجر به تولید اطلاعات میشود. به نظر می آید که هدف تولید کدهای بیشتر است. کدهایی که خط تولید به حساب می آیند و میتوانند محصولات یا اطلاعاتی ، بیشتر به بار بیاورند. حیات ، به خودی ِخود بعد تازه ای به سیر تولید اطلاعات بخشیده و به آن غنا داده است. چد مشترک همه ی حیات روی کره ی زمین یک سلول بود. در تمامی ارگانیسم ها زندگی در سطح سلولی شباهت های قابل توجهی دارد. تمامی سلول ها از واحدهای سازنده ی مولکولی مشابه ، روشهای ذخیره ای مشابه ، بقا ، بیان اطلاعات ژنتیکی و فرآیندهای متابولیسم انرژی مشابه ، انتقال مولکول ، انتقال پیام ، تکامل و ساختار استفاده می کنند.

یک ربات را در نظر بگیرید. بهینه ترین ساختارهای حرکتی در شرایط گوناگون موجود روی زمین. و حتی شاید زیر زمین یا روی زمین. با قابلیتهای فراوان در جهت تطبیق با شرایط و انعطاف و مانور بالا در انواع مأموریتها. آنچه در انیمیشن ها و فیلمهای علمی و تخیلی دیده اید را فراموش کنید ، یک ترکیب ایده آل و کارآزموده از انواع و اقسام  موجوداتی که در فیلمهای مستند به چشم دیده اید را تصور کنید. طراحی سخت افزاری هوشمند. اما احتمالا بهترین قسمت ماجرا نرم افزاری است. همانطور که به نظر می آید طبیعت در نوع انسان به روش تازه ای در مسیر تکامل قرار گرفته باشد. تولید اطلاعات از طریق هوشیاری و آگاهی. یادگیری عمیق ، روشی سیستماتیک که با در اختیار قرار دادن بانک اطلاعاتی از یک موضوع مشخص به یک سیستم ، دانش را منتقل می کند. هرچند نامش هوش مصنوعی است ، اما خیلی طبیعی کار می کند.

در سال 2020 میلادی و بر اساس آن چه تا کنون از داده های علمی و جستجوها به دست آمده ، انسان ، پیشرفته ترین نوع حیات است که بر روی سیاره ی زمین در یک منظومه ی خورشیدی در کهکشان راه شیری زندگی میکند. البته که این پایان ماجرا نیست و جستجو برای یافتن انواع دیگر حیات در دیگر نقاط جهان ادامه دارد و احتمالا هرگز نیز به پایان نمیرسد ، اما در اینجا و اکنون ما با داده های موجود سروکار داریم و بر همین اساس هم میتوانیم نظریات خود را بیان کنیم.

تکامل ، رشد و پیشرفت به معنای حفظ کدهای بهینه و سودمند و سازگار با شرایط و حذف کدهای زائد و نیز زمینه سازی برای ساختن کدهای بهتر می باشد. این اتفاق را میتوان نه تنها در دنیای ژنتیک ، بلکه در سطوح متفاوتی رصد کرد.

این مطلب در 7/2020 با همین نام نوشته شده است. البته ادامه ای دارد که به خاطر عدم پیوستگی ، در پستی جداگانه بعدا خواهم آورد

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *