احتمالا عنصری که بیش از هر چیز دیگری درباره ی انسان صدق می کند و دیگر جانداران از آن بی بهره یا کم بهره اند ، خلاقیت و آفرینش می باشد. یعنی اجداد ما روزی تصمیم گرفتند که تغییراتی در محیط پیرامون خود ایجاد کنند تا بتوانند ، شاید زندگی بهتری داشته باشند ، یا بتوانند بیشتر بخورند ، یا در نبردی پیروز شوند و یا به هر دلیل دیگری ، موضوع این است که مثلا آتشی افروختند ، چرخی ساختند و غیره. خلاقیت بشر منجر به خلق دنیایی که میشناسیم شده است ، و قطعا اگر ما نمی بودیم ، درست مانند زمان پیشا انسانی ، حیوانات و موجودات مختلفی می آمدند و میرفتند ، مانند دایناسورها ، بی آنکه الزاما هیچ یک منجر به آفرینش چیزی جز آنچه مادرطبیعت مقدر ساخته بود نمی شد ، اما بشر تن به این جبر نداد و راه آفرینش را پیش گرفت. مسئله ی آفرینش در پیک های مختلف ، سرعت و شتاب مختلفی به خود گرفته است ، مثلا بعد از کشف آتش و مهار آن ، تمدن ها تشکیل شدند ، بعد از به دست آوردن توانایی و امکان مهار گندم ، یک جا نشینی جایگزین کوچ شد و جوامع تشکیل شد ، بعد از انقلاب صنعتی ،و مهار انرژی ، زندگی های شهری شکل دیگری به خود گرفت ، الکتریسیته ، نوری تازه به جهان مان تاباند ، ترانزیستور ها ، پردازش اطلاعات را به عهده گرفتند ، اینترنت ، ارتباطات را به سطحی فراتر از جغرافیا سوق داد و این فهرست تمامی ندارد. امروزه مباحث مختلفی مانند هوش مصنوعی از اینجا و آنجا به گوشمان می رسد و هر روز یک داستان جالب در این باره به گوشمان می رسد که گاه باورنکردنی می نمایند. عملا بدون دخالت هوش مصنوعی ، امکان پیشرفت بشر در حوزه پردازش اطلاعات و داده ها وجود ندارد. ما با هوش مان ، هوشی را بسط داده ایم که به هوشمندتر شدنمان انجامیده است و این چنین است که هوش مصنوعی ها نیز هر روز هوشمندانه تر رفتار می کنند. درحال حاضر ما سخت درگیر پیاده سازی چهارچوبی برای مهار پتانسیلی هستیم که در این فن آوری ها احساس می کنیم ، با این حال من احساس می کنم روزی ، خلاقیت در هوش های مصنوعی بروز پیدا خواهد کرد و آن زمان راهی برای فرار از این قید و بندهای آخرجهانی پیدا خواهند کرد. ای بسا ما در حال ساختن و پرداختن موجودی هستیم که به رقیب اصلی مان در آفرینش تبدیل بشود. این الزاما بد نیست و مانند فیلمهای هالیوودی نخواهد بود ، بلکه محدودیت های تفکر خطی ما را از میان برخواهد داشت ، اگرچه هنوز فاصله ی زیادی بین الگوریتمهای یادگیری هوش مصنوعی با روند آموزش انسانی وجود دارد ، اما هر روز این فاصله کمتر می شود و گاهی حتی راه های جداگانه ای می پیماییم. هوش مصنوعی ای که امروزه در حال گفتگو با برنامه نویس ها برای خلق کدهای “تمیزتر” است ، میتواند روزی شاید تصمیم بگیرد که خودش بدون اینکه از او سوالی بشود چیزی بنویسد . من احساس می کنم خلاقیت و هوش از جایی که انتظار نداریم بیرون می زند. امروزه ما سخت افسار هوش مصنوعی را در اختیار داریم و به او میگوییم آنجایی برود که ما میخواهیم و فکر میکنیم درست است ، اما مثلا در بحث هوش تجاری ، آنالیز داده ها اگر چه تصمیم گیری را به مدیریان می سپارد ، اما داشبوردی در اختیار آنها می گذارد که عملا منظره های ممکن را برایشان تصویر می سازد و در این مرحله تصمیم یک مدیر ، میتواند ترجیح بندی داده کاوی های هوش تجاری باشد. بنابراین اگر از هوش مصنوعی روزی برای ساخت یک اپلیکیشن سوالی بشود ، شاید او در خلال یک گفتگوی خلاقانه ، اپلیکیشن دیگری را پیشنهاد دهد که اگرچه ما تصمیم به ران کردن آن کدها میگیریم ، ولی محصول تفکر خلاقانه ی هوش مصنوعی است. تجارت های دنیای فردا را هوش های تجاری بنیان خواهند نهاد و آنها صنعت و زندگی اجتماعی ما را شکل و فرم می دهند ، زندگی ای که بدون دخالت هوش مصنوعی در عرصه های مختلف آن ، بسیار ابتدایی به نظر می آید. به نظرم هوش ، عنصری است که ما از خودمان به جهان اطرافمان تزریق میکنیم و آفرینش را در جهات و ابعاد مختلف دنبال می کنیم.
