صدای بلند

صحبت از خرد جمعی به معنی نوعی توافق همگانی یا اکثریت اجتماعی است. موضوعی که غریب به اتفاق مردم آنرا به خوبی درک میکنند. با وجود تمام تفاوتهایی که با یکدیگر داریم ، اما به نظر میرسد برخی از کلیات وجود دارد که شاید در آنها بزرگترین مخرج مشترکمان قرار داشته باشد. همیشه این خرد جمعی یا هوش اجتماعی کلان بوده و هست که اقبال عمومی نسبت به یک ایده را رقم زده است. من اینگونه فرض میکنم که جامعه یک گوش بزرگ است که صداهای مردم را جذب میکند. هرچقدر این صدا رساتر و بلندتر باشد ، بهتر به گوش میرسد. هر کدام از ما ، نگرشمان ، نگاهمان و ایده هایمان ، تفکر و تخیل و هنرمان و هرآنچه هستیم ، به مثابه ی یک صدا است. صدایی در کنار دیگر صداها. خودباوری ، تقویت کننده ای است که صدای ما را فراتر میبرد. میتوان آنقدر فراتر رفت تا در گوش جهان یک ندای واضح باشیم و جهان به آن پاسخ دهد. درواقع احتمال شنیده شدن است که بسیار ناچیز است ، وگرنه اگر شنیده شویم ، به احتمال زیاد آنچه را فریاد کرده ایم را به چنگ خواهیم آورد. هیاهوی مردمان جهان ، صداها را گم میکند. صدای ما با اندیشه های بلندمان به گوش جهان خواهد رسید. با تخیلات لگام گسیخته ای که در قالب هنر ارائه میکنیم. در کنجکاوی های بی حد و مرز علمی و پرسمان های فلسفی مان. در تلاش و اراده برای جابه جا کردن مرزهای قدرت و سرعت و دقت. در اهداف جاه طلبانه مان ، صدای ما به گوش خواهد رسید. آن صداهای شنیده شده ، اثر خود را خواهند گذارد و توافق اجتماعی را کسب خواهند کرد. توافقاتی که میتواند دانش و ثروت و شهرت و موفقیت و هر ثمره ی دیگری را به ارمغان آورد. ما جملگی صدا هستیم ، بادا که بلندتر و رساتر و واضح تر باشیم. شنیده شویم ، گوش سپرده شویم.

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *