اراده

میل به انجام کاری یا داشتن چیزی را وقتی به ثمر برسانیم ، اراده ای را صرف نموده ایم. اغلب این اصطلاح در جنبه ی عمومی به انجام یک کار سخت نسبت داده می شود. اما برای هرکاری در هرسطحی میتواند به کار برده شود. اراده به نظر من ارتباط مستقیمی با مسیر تصمیم گیری دارد. درواقع فرد ، چیزی را میخواهد انجام دهد و به ثمر رساند ، تصمیمی در این باره اتخاذ می نماید. عوامل زیادی ، از ذهن خود تا حرف مردم ، مانع تراشی می کنند. اراده ، درواقع تمرکز بر روی هدف است. تمرکزی که به عمل می انجامد. اراده به نظر من و خیلی های دیگر ، مانند ماهیچه عمل میکند. اگر به کار گرفته شود ، بزرگتر و قوی تر می شود. اگر پس زده شود ، از کار افتاده می گردد. نکته اینجاست که برای داشتن اراده ای قوی ، حتما باید دست به کار شد. به نظرم باید هر روز خود را با تصمیمات و دودلی ها رودر رو کنیم. کار درست را انتخاب کنیم و انجامش دهیم. وقتی یک کار را ده بار و صد بار انتخاب میکنیم ، تصمیم میگیریم و انجام میدهیم ، نوعی سیستم اتواتیک اجرایی را درون خود تنظیم کرده ایم که توسط اراده مدیریت می شود. خیلی بحث های فلسفی در خصوص اراده وجود دارد. از اراده ی به قدرت تا اراده ی آزاد و جبر و اختیار. با اینحال من در اینجا کدهای زیستی هر مسئله را از نظر خودم بیان می کنم. به نظرم انسان اولیه چندان دوراهی های تصمیم گیری نداشته است. اگر گرسنه بود ، به شکار می رفت. حال آنکه یک حیوان بزرگ را به چه روشی باید شکار کند ، محصول تجربه اش بود. رفته رفته تصمیمات بیشتری در خصوص مکان زندگی ، پیدا کردن جفت و غیره در مسیرش قرار گرفت. ماده ها در طبیعت به نظر می آید بیش از نر ها در خصوص تصمیمات مسئول هستند. آنها هستند که یک نر را ارزیابی می کنند که آیا ارزش حفظ ژن را دارد یا خیر. مادر طبیعت این وظیفه ی تصمیم گیری خطیر را به ماده ها سپرده است و شخصا برای جامعه ی انسانی هم فکر میکنم می بایست از این دنیای مردزده ی زن ستیز ، برای اتخاذ تصمیمات درست عبور کرده و امورات کارهای مهم و جدی را ، اگرچه شایسته سالارانه و نه جنسیت مدارانه ، به زن ها واگذار کنیم. چون قطعا در یک محیط منصفانه و آزمونهای برابر ، زن ها در اکثر موارد گوی سبقت را از مردها خواهند ربود. بگذریم. روابط و ضوابط بیشتر انسانی ، منجر به شکل گیری مدارهای عصبی و مسیرهای تصمیم گیری بیشتری گردیده است. با این حال همیشه باید یک نکته را درنظر بگیریم. اینکه هر تصمیم ، به بی نهایت احتمال دیگر ختم می شود. به خصوص در مورد تصمیماتی با لبه های مشترک فراوان. دودلی هایی که شاید واقعا نتوان با داده های موجود ، تصمیم قطعی گرفت. در این مواقع می بایست یکی را اراده کنیم و طی کنیم که خود منجر به بروز دوراهی های بیشتر و بیشتر می گردد. اراده یک ابزار است. میتواند بسیار مفید باشد ، اگر بتوانیم در برابر وسوسه های چند ثانیه ای ، همچنان دلایل خود را مدنظر قرار دهیم. به قول نیچه ، کسی که چرایی برای زیستن دارد ، با هر چگونه ای خواهد ساخت. اینکه بدانیم چرا ، چگونه اش را حل و فصل می کنیم. کافی است اراده کنیم.

3 Comments

    1. اراده ی به زندگی. چند روز پیش با یکی حرف میزدم و طبق معمول گفتم که به نظر من وظیفه ی اول و آخر تولید مثل است که روش طبیعی حیات و طبیعت برای بقا به شمار می رود. میگفت که در ایران این ظلم بزرگی است به بچه ها که با به دنیا اوردن انها به کل عمرشان روا می داریم. گفتم اگر عقل امروزم را در زمان تولدم میداشتم و هزار بار حق انتخاب برای زندگی نیز ، هربار از پدر و مادرم خواهش میکردم که این ظلم را بر من روا دارند! ارزش حقات بسیار فراتر از گرانی دلار و طلاست. موضوعات را باید در سطوح مختلفی دسته بندی کرد.

Leave a Reply to Sgr A* Cancel reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *